اردلان، آتوسا، علی و مریم بدون آنکه همدیگر را بشناسند در داستان زندگی هم قرار میگیرند. داستانی که دو ساعت قبل از تحویل سال شروع میشود و تا قبل از منفجر شدن توپ شادی آمدن سال جدید، تمام میشود. رسالت آنها این است که در شهر دود گرفتهی خاکستری چرخهی بخشش را متوقف نکنند. «در زندگی هیچ گرهی نیست که باز نشود. گاهی گره من به دست تو باز میشود. گره تو به دست یکی دیگر و گره یک نفر دیگر به دست من. ولی خوب میدانم که در زندگی هیچ گرهی نیست که باز نشود.»
قصه در یک شهر خاکستری و در آستانهی سال نو شروع میشود. اردلان در آرایشگاه است و هنوز نوبتش نشده، آتوسا پشت در خانه شیرین خانم خیاط مانده و هرچقدر در میزند تا لباسهای عیدش را بگیرد کسی در را باز نمیکند. مریم و علی، خواهر و برادری که سر چهارراه گل فروشی میکنند باید زودتر گلها را بفروشند و برای تحویل سال پیش مادر برگردند. هرکدام از این شخصیتها، قهرمان داستاناند. قهرمانانی که بدون اینکه یکدیگر را بشناسند، گره کارشان به دست یکدیگر باز میشود. هرکدام از آنها مانعی سرراهشان بهوجود آمده و تمام دلشورهشان این است که زودتر به خانه برسند تا موقع تحویل سال کنار خانواده باشند. این تنها شروع داستان است. فرهاد حسنزاده در خلال اشاره به اهمیت نوروز و دورهم جمع شدن، به موضوع «حل مسئله» در کودکان اشاره میکند.
وقتی یک کودک برای رسیدن به هدف خود متوجه فرصت، تهدید و یا مانعی میشود در واقع با یک مسئله روبرو شده است. در اینجاست که مهارت حل مسئله به او کمک میکند تا بتواند از این موقعیت به درستی عبور کند. فرایند حل مسئله سه قدم دارد که در چتری با پروانههای سفید به خوبی دیده میشود. اولین چیز تشخیص مسئله است. در ابتدای این امر کودک باید مسئله را به درستی تشخیص دهد و بفهمد موضوعی که باعث بهوجود آمدن چنین مسئلهای شده است، چیست. بعد از آن کودک باید به دنبال یافتن راه حل باشد. و در آخر کودک راه حلهایی را که ارائه داده است امتحان کرده، به نتیجهی آنها فکر میکند و در نهایت بهترین راه حل را برمیگزیند. ما با این موارد در قسمتی که آتوسا پشت در خانه شیرین خانم مانده، روبرو میشویم و بهخوبی میبینیم که چطور او به نتیجه مطلوبش میرسد.
اما این تمام ماجرا نیست. لایهی دیگر و مهم این داستان باز شدن گرهها به دست افراد دیگر است. لابد در مورد «اثر پروانهای» یا butterfly effect شنیدهاید. اثری که میگوید «بال زدن یک پروانه در گوشهای از دنیا، میتواند در قارهای دیگر طوفانی بهپا کند.». درواقع هر کار کوچکی در جهان میتواند منجر به نتایج بزرگ و شگفتانگیزی شود. چیزی که ما بهصورت خیلی ساده اما قوی در کتاب چتری با پروانههای سفید به آن برمیخوریم. مخاطب کودک با خواندن این کتاب متوجه میشود بخشندگی و خوبی، جهان را جای امنتری میکند.
از تصویرگری کتاب در اثربخشی انتقال مفاهیم نمیتوان گذشت. تصاویر کتاب به روایت قصه جان میدهند و جزئیاتش مخاطب را به بازی لذت و کشف میکشاند. همه چیز شهر سیاه و سفید است جز اتفاقات دو ساعت قبل از تحویل سال و چتری زرد که نشانه جریان حیات و بخشندگی است. غزاله بیگدلو تصویرگر این کتاب، در سال ۱۳۵۹ در تهران به دنیا آمده است. او تحصیلات خود را در رشته نقاشی و در دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران به پایان رسانده است. پس از آن فعالیت جدی خود را در زمینهی تصویرگری کتاب کودک و نوجوان آغاز کرده است. بیگدلو چند کتاب ازجمله «یک قور ظریف قورباغهای» و «ماهیهای بالا بندر» را نیز به رشتهی تحریر در آورده است. از آثار او در نمایشگاههای بینالمللی مختلف به نمایش درآمده و برنده جوایز بسیاری بوده است. تصویرگری این کتاب نیز، به دوسالانه تصویرگری براتیسلاوا راه یافته است.
فرهاد حسنزاده هم نیاز به معرفی ندارد. او از نویسندگانی قدیمی و نامدار است که در تمامی حوزههای ادبی از داستان کودکان، نوجوانان تا رمان برای بزرگسالان دست به نگارش زده است و تاکنون بیش از ۸۰ اثر از او چاپ شده است. کتابهای حسنزاده از جشنوارههای داخلی و بینالمللی جوایز بسیاری گرفته که میتوان به مهمترینشان اشاره کرد: جایزه ماه طلایی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، تقدیر شده در سه دوره کتاب سال ایران، برگزیده چند دوره جشنواره کتاب کانون پرورش فکری، برنده تندیس نقرهای از جشنواره لاکپشت پرنده. همچنین در عرصه جهانی میتوان به دریافت لوح سپاس جایزه «هانس کریستین اندرسن» در سال ۲۰۱۸ و ۲۰۲۰ اشاره کرد. فرهاد حسن زاده تا کنون سه بار نامزد دریافت جایزه «آسترید لیندگرن» شده که یکی از معتبرترین جایزههای ادبیات کودک جهان است.
کتاب چتری با پروانههای سفید در سال ۱۳۹۷ برگزیدهی شورای کتاب کودک شده است.