احساس کردم گلویم خشک شد، چند بار چشمهایم را بههم زدم چون هم یاد مامانم افتادم و هم یاد روزی که در خانهی نازیا بودیم و آلبوم عکس نگاه میکردیم. نازیا عکس مرد چاقی را با سبیلهای سیاه و لباس سربازی نشانم داد. ازش پرسیدم فامیلتان است و او شکلکی در آورد و سرش را تکان داد.
گفت: «این احمد است. نامزدم.»
– نامزدت یعنی چی؟
– یعنی بعداً شوهرم میشود، اما هنوز نشده.
– فکر میکنی خوب باشد؟
صورتش را با روسریاش پوشاند، اما نخندید. شانههایش را بالا انداخت و گفت: «نمیدانم. نمیشناسمش، اما بابام میگوید مرد خوبی است و خانه دارد و یک کارخانهی بزرگ مثل کارخانههای نیویورک که کلی آدم تویش کار میکنند، با کلی دمودستگاه و سروصدا.»
– اوه.
جواب نداد و آلبوم را ورق زدیم تا این که گفت: «سیودو سالش است.»
نمیدانستم چه جوابی بدهم.
داستان «پسرک و جادوی مری پاپینز» به نقش کتاب، مشاوره و راهنمایی صحیح در زندگی کودکان و نوجوانان میپردازد. داستان اصلی روایت روبهرو شدن گیل و پدرش با فقدان مادر است اما در کنار آن زندگی نازیا را هم مرور میکند. دختر مهاجر پاکستانی که قربانی خشونت خانگی است. کودکی که هر چند از وطنش دور شده است اما ظلم و ستم به او همچنان ادامه دارد. پدری که میخواهد او را قربانی خواستههای نابجای خودش کند و برادری که از خشونت ابایی ندارد و مردی که میخواهد کودکیاش را بدزدد.
گیل و نازیا با هم دوستند و این دوستی به آنها کمک میکند تا با سختیهای زندگیشان روبهرو شوند و کودکی را زنده نگه دارند. ماریا، مشاور مدرسه، و سونیا، معلمشان، همراه خوبی هستند که در این راه تنها نمانند و شخصیت داستانی مری پاپینز بهانهای میشود برای این همدلی.
الخاندرو پالوماس در این کتاب بهخوبی نقش گفتوگو با کودکان و نوجوانان را به تصویر میکشد. حرف زدن از مشکلاتشان و پیدا کردن راهحلهای درست برای مسائل پررنگی که زندگی آنها را تحتتأثیر قرار داده است.
رنجهای بزرگ و کوچک بچهها را نادیده نگیریم و با آنها حرف بزنیم. خواندن این کتاب و کتابهای مشابه کمک میکند تا با جهان پیچیدهی کودکان و نوجوانان آشنا شویم و نگذاریم خشونت و ظلم زندگی بچهها را نابود کند. حق همهی کودکان است که جهانی شاد و رنگی داشته باشند و قربانی ظلم نشوند. کتابها این مسیر را روشن میکنند.