شهرزاد شهرجردی گفت: از تجربه کردن در نوشتن نهراسیم و سعی کنیم ایدههای تازه خلق کنیم و متفاوت باشیم، بپذیریم که باید برای کودکان زبانی تازه و متفاوت خلق کرد.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) سومین برنامه شب نویسنده با هدف معرفی نویسندگان و کتابهای شاخص ایران عصر روز یکشنبه ۲۱ دی ماه در کتابفروشی هوپا قبا برگزار شد.
این برنامه در سومین رویداد خود با حضور شهرزاد شهرجردی نویسنده کودکان و نوجوانان و با نگاهی به کتاب «تو یک جهانگردی» که به قلم وی و در نشر فاطمی، کتابهای طوطی، منتشر شده است برگزار شد.
شهرجردی در این برنامه با اشاره به شروع کار نویسندگی خودش عنوان کرد: داستان نوشتن برای من از کودکی شروع شد. گاهی فکر میکنم شاید اسم من را برای همین شهرزاد گذاشتند. من از کودکی هرچه میخواندم را برای اطرافیانم تعریف میکردم. مادرم از کودکی من را مشترک مجله گُلک کرده بود و من هر هفته منتظر بودم تا پستچی آن را بیاورد و غرق شوم در داستانها و شعرهایش. با آقای رحماندوست در همین نشریه آشنا شدم و ایشان خیلی زود تبدیل به اسطوره کودکی من شدند. در کنارش آثار ژان کریستوفر را خیلی دوست داشتم و در یک کلام میتوانم بگویم که کتاب و داستان و ادبیات بود که کودکی من را ساخت.
وی با اشاره به حضور مداومش در کتابخانه کانون پرورش فکری کودکان در شهر اراک عنوان کرد: این کتابخانه برای من به واقع قطعهای از بهتش بود و هنوز هم حس میکنم بهتر از آن برای کودکی در آن سن و سال نمیتوانست وجود داشته باشد.
شهرجردی با اشاره به تحصیلش در رشته ادبیات کودک و نوجوان در مقطع کارشناسی ارشد، ادامه داد: این رشته در واقع برای کسانی طراحی شده است که میخواهند در این عرصه نقادی کنند و قرار نیست نویسنده تربیت کند با این همه خروجی آن تاکنون متفاوت از این موضوع بوده و از قضا نویسندههای خوبی از دل آن تربیت شدهاند. برای من هم تحصیل در این رشته کمک کرد تا متوجه شوم برای نوشتن خودم را چندان درگیر ساختارها نکنم و دنبال کار خلاقه بروم.
این نویسنده در ادامه به معضل خودسانسوری در میان نویسندگان کودک اشاره کرده و گفت: نویسندگان ایران به ویژه در بخش کودک خیلی با این مساله دست به گریبان هستند. به نظر من نویسندگان کودک آن طور که باید جسارت نقدپذیرفتن را ندارند و در کنار آن از شکست یک اثرشان در اذهان مخاطبان میترسند. در کنارش البته باید فشارهای ناشران را هم افزود که دوست دارند نویسنده را به سمت بازاری نویسی سوق دهند. من بر این باورم که اگر از تجربه کردن در نوشتن نهراسیم و سعی کنیم ایدههای تازه خلق کنیم و متفاوت باشیم، اگر بپذیریم که باید برای کودکان زبانی تازه و متفاوت خلق کرد میتوانیم از این سد عبور کنیم. کاری که الان ادبیات ترجمه کودکان در ایران میکند همین مساله است یعنی به زبان ساده وتاثیرگذار مینویسد و جای خودش را باز میکند.
شهرجردی گفت: من مدعی نیستم که خودم را سانسور نکردم اما عمیقا بر این باورم که با خلاقیت میتوان بر خودسانسوری غلبه کرد. اگر فکر کنیم که هر چه مینویسیم خوب است، حتما در اشتباهیم. اگربرنده نوبل ادبیات هم باشی شاید کار بعدیت خوب نباشد و مخاطب نپسندد. باید این مهم را پذیرفت و با توجه به آن با خودسانسوری مقابله کرد.
شهرجردی در بخشی دیگر از این گفتوگو درباره کتاب «تو یک جهانگردی» نیز گفت: این کتاب و نوشتنش به یک ایده بر میگشت که عبارت بود از چگونگی صحبت از جنگ برای کودکانو اینکه آیا اصلا باید این موضوع را مطرح کرد یا خیر. من به این فکر کردم که باید راهی برای مهم پیدا کرد و البته ایدهای نداشتم برایش تا اینکه در کارگاه خلق کتاب تصویری فرم این کتاب ناگهان به ذهنم رسید و خب این ایده در نهایت پس از یک سال تبدیل به فرم کتاب فعلی شد و آنقدر مورد اقبال قرار گرفت که در مسابقهای که برای این منظور تدارک دیده شده بود رتبه آورد و کتاب و من و تصویرگر آن برای معرفیاش به نمایشگاه کتاب بولونیا اعزام شدیم. تجربه حضور در بولونیا برای معرفی این کتاب برای من بسیار خاص و متفاوت بود. ماکت ترجمه کتاب را برای ۱۵ ناشر بردیم. همه تقریبا از آن استقبال کردند حتی یک ناشر آلمانی از خواندنش چنان هیجان زده شد که گریست و من را در آغوش گرفت و برخی از آنها هنوز هم با من در تماس هستند.
وی در پایان تاکید کرد: تجربه این کتاب به من آموخت و تاکید کرد که هدف ادبیات همدلی است و ایجاد درک متقابل. این حس و درک متفاوت و خاصی است که باید برای مواجه با کتاب آن را فهمید و باور داشت.