بهتازگی «کتابهای طوطی»، بخش کودک و نوجوان نشر «فاطمی» بهعنوان ناشر برگزیده نمایشگاه کتاب «بولونیا» انتخابشده، جایزهای که به ناشران خلاق و حرفهای تعلق میگیرد. این نخستین مرتبهای است که ناشری ایرانی در قامت برگزیده بخش آسیایی این نمایشگاه بینالمللی کتاب کودک معرفیشده و توانسته توجه دیگر فعالان جهانی نشر را به فعالیتهای خود جلب کند. بههمین بهانه گفتوگوی امروزمان را با سحر ترهنده مدیر «کتابهای طوطی»، درباره این انتخاب و همچنین وضعیت بخش مهمی از نشرمان میخوانید. ترهنده افزون بر فعالیت در عرصه نشر، سابقه فعالیت مستمر بهعنوان مترجم را نیز دارد و در برخی رویدادهای جهانی ازجمله جایزه ادبی «هانس کریستین اندرسن» بهعنوان داور حضورداشته است. او که سالهاست در هیأت مدیره شورای کتاب کودک نیز حضور دارد، میگوید: «افرادی نظیر من که در مکتب بزرگانی همچون زنده یاد توران میرهادی آموزش دیدهایم چیزی جز حق دسترسی کودکان و نوجوانان به آثار باکیفیت را دنبال نمیکنیم.» و به گفته ترهنده این همان هدفی است که در صورت تلاش جدی و مستمر میتواند نشرمان را جهانی سازد.
این نخستین مرتبهای است که شاهد انتخاب ناشری ایرانی در نمایشگاه کتاب «بولونیا» هستیم؛ آنهم انتخاب «کتابهای طوطی»، باسابقهای کمتر از یک دهه. بنابراین قبل از هر سؤالی از هدف راهاندازی و چگونگی شکلگیری بخش کودک و نوجوان نشر «فاطمی» بگویید.
انتشارات فاطمی سابقهای بیش از ۳۰ سال دارد؛ مؤسسه تازهکاری نیست. اغلب جامعه کتاب دوست کمابیش با فعالیتهای آن آشنا هستند. اما تاریخچه بازگشایی بخش کودک و نوجوان این نشر به سالها قبل بازمیگردد. حولوحوش دهه شصت که این کار با تلاش زندهیاد ایرج جهانشاهی و با انتشار «قصههای من و بابام» به نویسندگی خود او و با نام واژه آغاز شد. ازآنجایی که آقای جهانشاهی یکی از بنیانگذاران شورای کتاب کودک هم بود تلاش خود را بر انتشار آثار باکیفیت و در راستای نیاز مخاطبان کودک و نوجوان بنیان گذاشت. بعد از فوت ایرج جهانشاهی فعالیت بخش کتابهای کودک و نوجوان بهمرور کمرنگ شد. آنچنانکه دیگر فاطمی را همچون گذشته بهعنوان ناشر کتابهای بزرگسال میشناختند.
همکاری شما با انتشارات فاطمی از کی آغاز شد؟
ازآنجاییکه در اوایل دهه نود، برای دو دوره به کار داوری جایزه «هانس کریستین اندرسن» مشغول بودم، امکان همکاری با نشر یا نهادهای خارج از شورای کتاب کودک را نداشتم. تا اینکه سال ۹۴ در پی گفتوگوهایی با مدیرمسئول انتشارات به یکسری نقاط مشترک برای کار کودک و نوجوان دست یافتیم. حتی برای انتخاب اسم بخش کودک و نوجوان انتشارات، زمان بسیاری صرف کردیم تا درنهایت عنوان«کتابهای طوطی» پذیرفته شد و کیانوش غریبپور هم طراحی لوگوی آن را انجام داد.از همان ابتدا بنای کار را بر تولید کتاب با بهترین محتوا و بالاترین استاندارد گذاشتیم. البته در حدی که سیستم نشر و امکانات ایران اجازه بدهد.
و دراین بین گویا بازنویسی متون کهن هم ازجمله مواردی است که بر آن تأکیددارید؛ نکتهای که همان بدو ورود به سایت کتابهای طوطی خودنمایی میکند!
تلاش برای انتقال گنجینه فرهنگ ایران به نسلهای آینده دغدغه من و همه همکارانم در مجموعه کتابهای طوطی است؛ بویژه که شکل اصلی بسیاری از داستانهای شفاهی در بازنویسیها و نقل شفاهی در حال فراموشی هستند. توجه به این آثار تنها بخشی از فعالیتهای طوطی را شامل میشود؛ بخش اصلی کارمان را بر نیازهای کودکان و نوجوانان استوار کردهایم. بویژه که سالهاست در شورای کتاب کودک نیز حضور دارم و از همین بابت در جریان گزارشهای پایان سال گروههای بررسی هستم. مثلاً وقتی دوستان بخش ادبیات کهن شورا تأکید میکنند که بازنویسیهای ساده مناسب کودکان کم داریم یا نداریم، من و همکارانم از یک خلأ در بخش کتاب باخبر میشویم. به سراغ ادبیات ترجمه هم با همین نگاه میرویم، برای ما جوایز خارجی ملاک اصلی انتخاب نیستند، آثاری را انتخاب میکنیم که به نیاز یا کمبودی بتوانند پاسخ دهند. ترجیح ما بیش از آثار مشهور، انتخاب آثاری با محتوای استاندارد و مناسب کودک ایرانی است.
و دراین بین چه جایگاهی برای تألیف قائل هستید؟
آغاز کارمان با ترجمه بیشتر همراه شد، اما از همان بدو امر خواهان سنگینتر شدن تدریجی وزنه آثار تألیفی بودیم. بعد از مدتی که موفق به جلب اعتماد نویسندگان و تصویرگران مقبول شدیم تعداد عنوانهای تألیفی بیشتری در اختیار علاقهمندان قراردادیم.
تأکیدی که بر جلب همکاری تصویرگران خوب دارید طبیعتاً متوجه گروه سنی کودک است؛ درباره مخاطبان نوجوان هم تصمیمی به انتشار «کمیک استریپها» دارید؟
امید زیادی به پیگیری جدی کمیک استریپها در کتابهای طوطی دارم. تا به امروز چند کتاب غیرداستانی کمیک استریپ هم منتشر کردهایم. بویژه که این بخش، جزو علاقهمندیهای شخصی خود من نیز هست. آنچنانکه پژوهشهای متعددی در این باره داشتهام. انتشار این سبک از کتابها بسیار هزینهبر است و تمرکز بر تولید آنها مستلزم عبور از شرایط فعلی نشرمان، کمبودها و مشکلاتی است که درنتیجه تحریمها با آنها مواجه شدهایم.
کمیک استریپ در عرصه جهانی اتفاق تازهای نیست، اما در ایران جز موارد اندکی به آن پرداخته نشده است. با این تفاسیر فکر میکنید انتشار آن برای نشر ما موفقیتآمیز باشد؟
حتی در ایران هم اتفاق تازهای نیست، هرچند که کار مستمری دربارهاش انجام نشده است. در دهه پنجاه با همکاری کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان و از سوی برخی تصویرگران تلاشهایی انجام شد اما ادامه نیافت.
فکر میکنید حالا هم در صورت توجه ناشران، این شیوه تألیف و انتشار با استقبال کودکان و نوجوانان روبهرو شود؟
بله. این کتابها بویژه برای نسل امروز که حوصله مطالعه کتابهای طولانی ندارند، جالب خواهد بود. دنیای تکنولوژی و جاذبههای آن بر سلیقه این طیف از مخاطبان اثر بسیاری گذاشته است. کتابهای کمیک بهنوعی میانرسانهای هستند. بخشی از آنها وام گرفته از ویژگیهای سینما و انیمیشن است و بخشی هم از ادبیات. حتی بخشهایی از آن را هم میتوان متأثر از بازیهای رایانهای دانست. سری به کتابفروشیهای کشورهای دیگر که بزنید اغلب، بخش بزرگی به این کتابها اختصاص دادهاند که گویای استقبال مخاطبان است؛ برخلاف تصور رایج در ایران، کتابهای کمیک به گروه سنی خاصی هم محدود نمیشوند.
جالب است که برخلاف تفکراتی که در دهههای گذشته نسبت به انتشار این آثار وجود داشته، در دیگر کشورها حتی شاهد نفوذ فرهنگهای مختلف به کمیک استریپها هستیم!
بله، کمیک استریپها در فرهنگهای مختلف حرکت کرده و در هر کشوری شکل و شمایل نزدیک به مردمان آنان را گرفتهاند. بهعنوان نمونه در ژاپن به «مانگا» تبدیل شدهاند و طرفداران زیادی هم دارند. امروزه در سطح جهانی شاهد انتشار کمیکهایی با سطح هنری بسیار بالا هستیم که در مواردی به رمانهای گرافیکی تبدیل شدهاند. برخی از آنها ماهیتهای شگفتانگیزی پیدا کردهاند. دراین بین انتشار رمانهای گرافیکی بدون کلام هم جایگاه خاص خود را پیدا کردهاند. رمانی ۳۰۰صفحهای، بدون هیچ کلام و متنی تنها با تصاویر روایت شده و از آن استقبال هم میشود.
در عرصه جهانی، شاهد پیوند نزدیک کمیک استریپها با سینما هستیم؛ حتی بسیاری از شخصیتهای مشهور سینمایی از دنیای کمیکها برخاستهاند؛ بتمن، مرد عنکبوتی، سوپرمن و جوکر. ادبیات ما و نویسندگان ایرانی هم چنین توانی برای تعامل با سینما دارند یا همچنان در این پیوند هم باید وامدار داشتههای جهانی باشیم؟
البته اغلب فیلمها و انیمیشنها ابتدا در دنیای کمیکها قدم به عرصه گذاشتهاند. برای سالها کمیک استریپ بتمن وجود داشته تا اینکه سینماگران به سراغ آن رفتهاند. هرچند در مواردی اندک هم شخصیتها و داستانها از سینما به کتابهای کمیک راه یافتهاند. هر دو موردی که اشاره کردید امکانپذیر است، هم اینکه از داشتههای جهانی وام بگیریم و هم اینکه خودمان با تکیه بر شخصیتهای معاصر ادبیات کودک یا افسانهها و اسطورههای کهن دست به خلق شخصیتهایی تازه بزنیم. کمیکها در برخی کشورها با چنان پیشرفت عجیبی روبهرو شدهاند که نمیتوان از ترجمهشان صرفنظر کرد. البته نه فقط از بابت فراهم شدن امکان دسترسی برای مخاطبان ایرانی، بیشتر ازاین جهت که انتشار اینها، درسهای تازهای برای نویسندگان، تصویرگران و حتی ناشرانمان خواهد داشت. ترجمه، امکان دسترسی به یافتهها و بهرهمندی از تجربههایی را فراهم میکند که دیگران در راه مورد نظرمان آزمودهاند. وقتی در فضای آموزشی، نظام دانشگاهی ما هنوز جایی برای این عرصه باز نکرده، درباره اینکه یک قصه کهن را چطور میتوان به متن کتاب کمیک تبدیل کرد چیز زیادی نمیدانیم. بنابراین میتوان به سراغ کشورهایی رفت که تجربه مشابه ما را کسب کردهاند و ادبیات کهن آنان به قالب این کتابها منتشرشده است.
گذشته از بحث ضرورت یادگیری، معتقد به برخورداری ادبیاتمان از ظرفیت تبدیل به کمیک استریپها هستید؟
بله. بخصوص ادبیات کهن ما، چه در بخش افسانهها و چه اسطورهها از ظرفیت بسیاری برای خلق کمیکهای خواندنی برخوردار است. خوشبختانه در بخش تصویرگری هم از وجود استعدادهای خوبی برخوردار هستیم. هرچند که در وهله نخست باید چگونگی استخراج محتوا از داشتههای ادبیمان را بیاموزیم تا بعد به بحث تصویرگری آن برسیم. البته هرازگاهی شاهد تولید کمیکهایی از شاهنامه و دیگر متون قدیمیمان بودهایم که انگشتشمار بوده و جریان ساز نبودهاند و کتابهای اندک تولیدشده نیز اغلب ازنظر بصری وامدار سبک رایج در امریکای شمالی بودهاند. پیشرفت در این زمینه نیازمند کار بسیار است. با انتشار یکی- دو کتاب نمیتوان انتظار جریانسازی داشت.
ابتدای گفتوگو از زندهیاد جهانشاهی یاد کردید، بعدتر شورای کتاب کودک و همکاریتان با آنها. با این حساب شاهد ردپای پررنگی از این تشکل در کتابهای طوطی هم هستیم؟
بهطور قطع تجربه شورای کتاب کودک بر کار من هم اثر گذاشته. خواه ناخواه همه آنهایی که بهنوعی در شورای کتاب کودک حضورداشته یا با آن همکاری کردهاند تحت تأثیر آموزههای بزرگان این جمع هستند. این مسأله بویژه با توجه به تعاملات جهانی شورا اهمیت بیشتری پیدا میکند، اینکه شورا شعبه ملی دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان IBBY است. مهمترین شعار IBBY این است که تمام کودکان حق دارند به آثار باکیفیت دسترسی داشته باشند. افرادی نظیر من که در مکتب بزرگانی همچون زندهیاد توران میرهادی آموزش دیدهایم چیزی جز حق دسترسی کودکان و نوجوانان به آثار باکیفیت را دنبال نمیکنیم.
بحث مراودات بینالمللی به میان آمد؛ چقدر به رعایت حق رایت آثار خارجی وفادار هستید؟
ما در کتابهای طوطی هیچ اثری را بدون خرید کپیرایت زبان فارسی منتشر نمیکنیم، هرچند متأسفانه بارها پیشآمده کتابی را که با خرید حق رایت منتشر کردهایم، ناشران دیگر بدون در نظر گرفتن این مسأله ترجمه و منتشر کردهاند. این به کار ناشری که برای حق رایت هزینه کرده ضرر میرساند، بویژه که با در نظر داشتن مشکلات زیادی این کار را انجام میدهیم. نهفقط در بحث چگونگی پرداختهای مالی، حتی در برخی مراودات هم سایه تحریمها سنگینی میکند. با وجود این رعایت حقوق مادی و معنوی تمام پدیدآورندگان آثار همچنان مهمترین اصل کاری ما در مواجهه با کتابهای داخلی و خارجی است و تا به امروز هم به اتکای قراردادهای استاندارد بینالمللی این کار را کردهایم. باور داریم که اگر خواهان معرفی ادبیاتمان به جهان هستیم باید به حقوق ناشران و پدیدآورندگان خارجی احترام بگذاریم. تا وقتی خودمان رعایت نکنیم چطور میتوانیم انتظار احترام آنها به حقوق خودمان را داشته باشیم!
میزان تیراژ کتاب در بحث خریدوفروش رایت اهمیت بسیاری دارد. وقتی تیراژ کتاب در کشور ما به اندازهای نیست که منفعت مالی برای طرف مقابل داشته باشد چطور راضی به فروش رایت میشوند؟
تیراژ کتاب در حوزه کودک و نوجوان متفاوت از بزرگسال است، کتابهای ما بویژه در چاپ نخست ۲ هزار نسخه منتشر میشوند. در خرید حق رایت مشکل تیراژ نداریم؛ حتی ناشران خارجی هم با خرید رایت برخی آثارمان آنها را با ۲-۳ هزار نسخه در چاپ اول منتشر میکنند. گذشته از بحث تیراژ، مسأله دیگر در خرید رایت به تفاوت ارزش پولیمان بازمیگردد که سبب میشود مبلغ چندانی عاید آنان نشود. البته بسیاری از ناشران بینالمللی چون با منطقه ما و اوضاع اقتصادی و ارزش پولیمان آشنا هستند با این شرایط کنار میآیند. مسأله اصلی همانطور که اشاره شد به بحث تحریمها بازمیگردد و تأثیری که در روابطمان با دیگر ناشران دارد. متأسفانه نه فقط در ایران، در همه جای جهان، فرهنگ از نخستین قربانیان سیاست است.
این تعامل در خرید رایت دوسویه است؟
رایت برخی کتابهای طوطی به چندین زبان و به کشورهای مختلف از جمله اسپانیا، کرهجنوبی، ترکیه، کانادا و… فروخته شدهاند. ازآنجایی که همزمان با کارهای آمادهسازی کتاب برای نشر در کشور خودمان، ترجمه و صفحهآرایی نسخه انگلیسی کتاب را هم انجام میدهیم گاهی رایت کتابها زودتر از انتشار آنها در اینجا فروخته میشوند. این مراودات و از سویی توجه به مسائل حرفهای و اخلاقی کار منجر به شکلگیری اعتماد در عرصه جهانی نشر میشود. اعتمادسازی، پیششرط هر تعاملی در عرصه بینالمللی است.
بازگردیم به بحث انتخاب کتابهای طوطی بهعنوان ناشر برگزیده. فکر میکنید چه عاملی در این انتخاب مؤثر بوده است. آنهم باوجود محدودیت جغرافیایی زبان فارسی و دشواریهایی که در این زمینه داریم؟
کتابهای طوطی سال گذشته هم نامزد دریافت این عنوان شد که اتفاق تازه و بسیار هیجانانگیزی بود. پیشتر هیچ ناشری از ایران به فهرست نهایی ناشر برتر بولونیا راه نیافته بود و از این اتفاق متعجب بودیم؛ بویژه که ما در مقایسه با بسیاری از ناشران کودک و نوجوان عمر چندانی نداریم. نامزدها از طرف ناشران و تشکلهای شرکتکننده در خود نمایشگاه انتخاب میشوند. اینکه کارمان از سوی ناشران خارجی و سازمانهای بینالمللی دیده شده اتفاق مهمی است.
حضور در نمایشگاههای بینالمللی چقدر در این دیده شدن مؤثر بوده است؟
خیلی زیاد. از همان ابتدا بهرغم برخی تنگناهای مالی برای آن تلاش کردیم. گاهی امکان برخورداری از غرفه را نداشتیم و برخی آثارمان را از طریق غرفه ملی نشر در معرض دید میگذاشتیم. در مواردی هم بهعنوان ویزیتور شرکت کردیم، بااینحال در هر شکلی که ممکن بوده در نمایشگاههای بینالمللی حضور پیدا کردیم. حضور در رویدادهای بینالمللی و تعامل با ناشران خارجی سبب شکلگیری گفتوگوهایی میشود که درنهایت راه را برای نشرمان بازمیکند. شاید سیاستمداران کشورها تعامل خوبی با یکدیگر نداشته باشند، اما اهالی ادبیات و فرهنگ در نهایت راهی برای ارتباط گرفتن با یکدیگر پیدا میکنند. البته تحقق این هدف به تلاش خودمان بستگی دارد. برای کتابهای طوطی هم اینگونه بوده، این تعاملات درنهایت سبب دیده شدن آثارمان شده است. از سویی بخش انگلیسی سایتمان و کاتالوگهایی که برای فروش رایت آماده کردهایم، چیزی کم از انتشاراتیهای بزرگ جهان ندارد.
به اتکای تجربه این تعاملات جهانی، در ادبیات امروزمان چقدر ظرفیت جهانی شدن میبینید؟
ادبیات کودک ایران ظرفیت بسیاری برای عرضه جهانی دارد، منتهی نحوه ارائه ناشران هم خیلی مهم است. نباید آثارمان را به شکل جهان سومی عرضه کنیم. باید حواسمان به رعایت استانداردهای جهانی باشد تا آثارمان دیده شود. همین حالا علاقهمندان میتوانند به سایت کتابهای طوطی مراجعه کنند و ببینند که بخش انگلیسیمان مدام به روز میشود. افزون بر این در شبکههای اجتماعی نیز حضور داریم. ادبیات ایران در صورت عبور از برخی موانع، با تلاش اهالیاش ظرفیت بسیاری برای معرفی جهانی دارد؛ همین حالا در محدوده خاورمیانه یک سر و گردن از دیگران بالاتر هستیم.
حتی در مقایسه با ترکیه که در ادبیات بزرگسال موفقیتهای بسیاری کسب کرده؟
بله. آنها در ادبیات کودک و نوجوان بهاندازه ما قوی نیستند.
عمر ادبیات کودک مان در مقایسه با ادبیات بزرگسال بهمراتب کمتر است اما چرا در معرفی ادبیات کودک و نوجوان موفقتر عمل کردهایم؟ حتی حضور اهالی کتاب این بخش در رویدادهای بینالمللی پررنگتر بوده؛ ازجمله دو دوره داوری خود شما در جایزه «هانس کریستین اندرسن» و حتی راهیابی فرهاد حسنزاده به فهرست پنج نویسنده برتر کودک و نوجوان جهان!
عمر ادبیات کودک ما کم نیست. مصداق این گفته را میتوان در مجموعه ۱۰ جلدی بینظیری خواند که به همت مؤسسه تاریخ و ادبیات کودک ایران منتشرشده است. مطالعه آن را به همه پژوهشگران ادبیات توصیه میکنم، بویژه که تنها به یک قرن اخیر نپرداختهاند. ریشه ادبیات کودک ما بخصوص ادبیات شفاهی به دوران کهن بازمیگردد، منتهی کتاب کودک به شکل امروزیاش وامدار اتفاقات جهانی است. اما اینکه در معرفی جهانیاش در مقایسه با ادبیات بزرگسال موفقتر بوده یا نه را نمیدانم. پاسخ به این سؤال مستلزم بررسی و پیگیری مستمر است. بااینکه قصد مقایسه ندارم اما روند مثبت آن را در چند دلیل میدانم. یکی به بخش تصویرگری کتابهای کودک و درخشش جهانی آنها بازمیگردد. از دهه شصت به بعد، بویژه همزمان با اتمام جنگ، تصویرگران موفق به ارتباط گرفتن با جهان خارج شدند. تصویر، برخوردار از زبان همهفهمی است، برخلاف ادبیات نیازی به ترجمه ندارد. بخشی از این موفقیت هم به تلاش نهادهای مختلفی همچون شورای کتاب کودک در راستای معرفی ادبیاتمان بازمیگردد. اقدامات شورا طی پنجاه سال اخیر مستمر و اثرگذار بوده است.
از این بابت ادبیات کودک چقدر مدیون بزرگانی همچون توران میرهادی است؟
ادبیات کودکمان از جهات مختلفی مدیون شورای کتاب کودک و همه دستاندرکاران هست که یکی از مصداقهای آن را میتوان در همین راهیابی آثارمان به کشورهای دیگر دانست. در زمانی که ادبیاتمان هیچ مراودهای با عرصه جهانی نشر نداشته شورا، بهواسطه ارتباط با IBBY توانست گامهای مهمی بردارد. این در شرایطی است که شورای یک تشکل مردم نهاد است، حتی برای پرداخت حق عضویت سالانه خود به دفتر بینالمللی کتاب برای نسل جوان از حمایت هیچ ارگانی برخوردار نیست. شورا باوجود همه دشواریها همواره تلاش کرده گامهای مؤثری بردارد و افراد شایستهای را هم برای نامزدی جوایز معرفی کرده است. برای معرفی هرچه بهتر ادبیاتمان به جهانیان نیازمند ادامه این راه و طی گامهای بیشتر و جدیتری هستیم.
بهعنوان سؤال آخر بگویید که این روزها مشغول چه کاری هستید؟
روزنامه ایران
۸ تیر ۱۴۰۰