هفتهی گذشته بهمناسب شب یلدا در صفحهی اینستاگرام طوطی از دوستان طوطی خواستیم تا مانند آنا در کتاب «دختری که میخواست کتابها را نجات دهد» راهحلهایشان را برای نجات کتابخانهای که رئیسش قصد دارد کتابهای ناخوانده را از بین ببرد، پیشنهاد بدهند.
روند کار به این صورت بود که دنبالکنندههای صفحهی طوطی پیشنهاد خود را مطرح میکردند و سه نفر از دوستانشان را به این چالش دعوت میکردند. چالش نجات کتابها با عنوان «با طوطی کتابها را نجات بده».
طوطی بیشتر از ۱۰۰ نظر دریافت کرد که ۲۹ تای آن پیشنهاداتی بودند که میتوانند در کمک به صنعت نشر و انتشار کتابها مفید و مؤثر باشند.
مثلاً سولماز بخشی پیشنهاد داده بود که از مسئول کتابخانه بخواهیم کتابها را به کتابخانهها و بچههای مناطق محروم اهدا کند. یا اینکه کتابها را برای بچهها بخوانیم و به هر کدام نقشی بر اساس شخصیتهای کتاب بدهیم و نمایش داستانی آن کتاب را اجرا کنیم.
پیشنهاد نسیم علوی این بود که میزی در فضای مناسب کتابخانه قرار دهیم و بالای آن بنویسیم «داستانهای شگفتانگیزی که کمتر خوانده شده!»، آنوقت شاید این کتابها مورد توجه قرار بگیرند.
نظر دلارام جباری این بود که باید کتابها را تمیز کرد و گردوغبار را از آنها گرفت و برای هر کدام جشن کتابی ترتیب داد تا با حرف زدن دربارهی کتابها مخاطبان به مطالعهشان علاقهمند شوند.
ملیحه فخاری معتقد بود باید بخشی از کتاب را با صدای بلند در کتابخانه خواند و با رسیدن به نقطهی اوج داستان صدا را قطع کرد، آنوقت علاقهمندان مشتاق میشوند که برای مطالعهی ادامهی داستان کتابش را امانت بگیرند.
بعضی از دوستان طوطی هم نظرشان این بود که باید رئیس نالایق کتابخانه را عوض کرد!
نظرات زیاد است و فرصت برای نجات کتابها کم. به نظر شما برای نجات کتابها چه باید کرد؟