ادسون آرانتس دوناسیمنتو و خرگوش هیمالیاییاش
نویسنده: جمشید خانیان
ناشر: فاطمی(کتاب طوطی)
۹۱ صفحه
۱۹۰۰۰ تومان
گروه سنی: نوجوان
کاربرد: آشنایی با شکل تازهی روایت، آشنایی با واقعهی آتشسوزی سینما رکس
نویسنده پشت میزش نشسته و میخواهد داستانی بنویسد. داستانی که اگرچه قرار نیست سبک و سیاقی واقعگرا داشته باشد اما نویسنده قصد دارد در آن از رویدادهایی بنویسد که مو به مو اتفاق افتاده. داستانی که قرار نیست فانتزی و غیرواقعی باشد، اما در همان لحظات اولیهی طراحی، از مارپیچی که قرار است به نویسنده کمک کند تا افکارش را جمعوجور کند، ناگهان چیزی بیرون میپرد و مسیر داستان و ماجرای واقعی را دستخوش بحرانی غافلگیرکننده میکند. چیزی که اگرچه در شروع داستان گفته میشود “ناگهان چیزی بیرون پرید و ناپدید شد”، اما نه تنها ناپدید نمیشود بلکه شخصیت تازهای را به داستان اضافه میکند که ادعا دارد قهرمان داستان است و در جستوجوی خرگوش هیمالیاییاش به آنجا آمده. شخصیتی که خودش را ادسون آرانتس دوناسیمنتو مینامد و با موهای فرفری، پوست سیاه، لهجهی شیرین و لافهایش، از شغل و موقعیت مهم پدرش در شرکت نفت، پرواز با یک هواپیمای دوملخهی اختصاصی تا آمریکای شمالی، شنا در شط ماداگاسکار و نقشهاش میگوید و فراتر از اینها ادعا دارد، نفر چهارم جمع دوستانهی چند نوجوان، در یک شب خاص است. همان شبی که نویسنده در سالهای دور، همراه سه دوستش دور یک میز نشستهاند و به آوازی گوش میدهند که از رادیویی در آن نزدیکی پخش میشود. شبی که پدر و مادر نویسنده قرار است بروند سینما رکس و تا شروع حادثهی هولناک و تاریخی آتشسوزی سینما رکس در آبادان چیزی باقی نمانده. حالا هم نویسنده پشت میزش نشسته است، تا از همان شب و ماجرایی که در نوجوانی برای خود و خانوادهاش پیش آمده بنویسد. قراردادش را هم با ناشر بسته تا آنچه را که واقعا پیش آمده بنویسد، اما حالا شخصیت تازهای از ناکجای ذهنش بیرون آمده که میخواهد داستان جور دیگری تمام شود.
ادسون آرانتس دوناسیمنتو و خرگوش هیمالیاییاش، تنها یک نویسنده ندارد. نویسندهی اول، پشت میزش نشسته و میخواهد داستانی واقعی بنویسد. او اصول نوشتن را میداند و بلد است چطور یک ماجرای واقعی را بنویسد، اما زمانی که با یک خواسته و مسیر غافلگیرکننده روبرو میشود، تنها کاری که ازش برمیآید، مچاله کردن کاغذ و انداختنش در سطل زباله است. اما نویسندهی دوم، جمشید خانیان، هم از راز و رمز نوشتن آگاه است، هم خوب میداند چگونه در یک داستان جذاب، با رگههایی از خیال و فانتزی و حتی طنز، از حادثهای هولناک و دردناک بگوید که با گذشت چند دهه، همچنان در نوشتهها و گفتههایی که قرار است واقعیت تاریخی را بسازند، نانوشته و ناگفتههای بسیار دارد.