روایت بانمک «فقط همه‌ی ما»

‌ ‌
سروکله‌ی زاغچه پیدا می‌شود و درست جلوی سُم‌های گوزن فرود می‌آید.
«بپیچ به راست! تغییر مسیر می‌دهیم! دیگر دنبال تهِ رودخانه نمی‌گردیم، حالا می‌رویم سرچشمه‌ی رودخانه را پیدا کنیم. من جلو می‌روم.»‌
گوزن تعجب می‌کند. «این زاغچه اصلاً به ما سلام نکرد. حالا هم طوری رفتار می‌کند انگار رئیس ماست. ما رئیس نمی‌خواهیم. ما یک گروه هستیم.»‌
«معلوم است که رئیس می‌خواهید! برویم!»
زاغچه غارغار می‌کند، سینه‌اش را می‌دهد جلو و راه می‌افتد.
انگار اصلاً متوجه نشده که دیگران ایستاده‌اند و دارند نگاهش می‌کنند.‌

موش با خوشحالی می‌گوید: «بای بای رئیس!»
گوزن نیشخند می‌زند و می‌گوید: «برای خودش رئیس است.»
زاغچه تنها می‌ماند.
—–
منصوره مصطفی‌زاده می‌نویسد:‌
«چند تا از مشکلات بچه‌ها و بازی‌های گروهی در قصه‌ی #فقط_همه_ما مطرح شده‌. مثلاً جلوگیری از حضور بچه‌های جدید و غریبه در بازی و یا ادعای ریاست بعضی از بچه‌ها در هنگام بازی.
قضاوت از روی ظاهر و…
داستان، روایت بانمکی دارد.»‌‌

فقط همه‌ی ما‌
لورنتس پاولی ‌
کاترین شرر ‌
پروانه عروج‌نیا‌
بالای شش سال‌
۲۰۰۰۰ تومان‌

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1
خانه
دسته‌بندی
0
سبدخرید
حساب‌کاربری
جست‌وجو